جدول جو
جدول جو

معنی بی یاور - جستجوی لغت در جدول جو

بی یاور
بی مددکار، بی کمک
تصویری از بی یاور
تصویر بی یاور
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بی باور
تصویر بی باور
Unbelieving
دیکشنری فارسی به انگلیسی
ไม่เชื่อ
دیکشنری فارسی به تایلندی
غير مؤمنٍ
دیکشنری فارسی به عربی
अविश्वासी
دیکشنری فارسی به هندی
অবিশ্বাসী
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از بی شعور
تصویر بی شعور
نادان، بی خرد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بی یبصر
تصویر بی یبصر
بمن می بیند. ماخوذ از حدیث: (لایزال عبدی یتقرب الی بالنوافل حتی احبه فاذا احببته کنت سمعا وبصرا ویدا و لسانا بی یسمع و بی یبصر و بی ینطق و بی بیطش. (همیشه بنده من تقربق و نزدیکی مرا می جوید بوسیله نوافل تا آنکه او را دوست گیرم و چون دوستش داشتم گوش و چشم و دست و زبان او شوم تا بمن می شنود و می بیند و می گوید و می گیرد. (رو که بی یسمع و بی یبصر تویی مر تویی چه جای صاحب سر تویی. (مثنوی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی شعور
تصویر بی شعور
کم خرد نادان گول
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی شعور
تصویر بی شعور
نافهم، نادان، بی عقل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بی شعور
تصویر بی شعور
((شُ))
نادان، بی عقل، احمق
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بی حضور
تصویر بی حضور
تنگ دل و افسرده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بی کیار
تصویر بی کیار
تند، سریع، بی درنگ، برای مثال مرد مزدور اندرآغازید کار / پیش او دستان همی زد بی کیار (رودکی - ۵۳۶)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بی باوری
تصویر بی باوری
Disbelief
دیکشنری فارسی به انگلیسی